سلام وتشکر هم از شما هم از سمیرا جون ,دستتون درد نکنه ببخشید بابت دیرکامنت گذاشتن چون وقت نکرده بودم بخونم باالاخره امروز موفق شدم بخونمش مثل همیشه ترجمه روان و دلنشین سمیرا جون عالی بود ,ممنون ازشما
کیو خیلی شجاعههههههههههه -________- امیدوارم به نتیجه برسههههههههههه ... گناه دارننننننننننننننننننننننننننننننننننن ... خواهش میکنم باران جونم زحمت اصلی رو تو کشیدییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ^^ دوستت دارم یه عالمههههههههه ^_____^
فدددات ، نه بابا این چند قسمت واقعن دست سمیرا درد نکنه
akheeeeeyyyyshhhh belakhare raze kyu malom shod....asan maghzam hange razesh bod ke chie.... azizam jesaratesh alieeeee... be donge ham yad mide man motmaenam in jesaratesho... kash donge chesh bandesho darare donyasho bebine baba hadeaghal khodesho bebineee mersiii koliii
خخخخخخ همه تو کف بودن جسارتش حرف نداره ، پسر خودم بزار یواش یواش
یااا من عاشق این جسارت کیو شدم.عجب باهوشیه ها دونی طفلی خیلی میترسه همش هم به خاطر زندگی قبلی گنده شه. راس میگه کیو چشبندو واکنه خودشو ببینه خیلی باحال میشه راستی نمیتونه چشاشو وا کنه وقتی کسی نیست عکساشونو ببینه؟؟؟مثلا عکس هیوکو ببینه!!اینجوری که دیگه به کسی آسیب نمیرسونه مگه نه؟؟؟یا وقتی کسی نیست از خودش عکس بگیره بعد نشون بقیه بده نمیشه؟؟؟؟اینجور که دیگه تماس مستقیم نیست.فقط عکسه که اونم بی جونه.هاااا؟؟؟؟نمیشه؟؟؟؟!!!!!!
بالاخره کیو حرف دل منو به ماهیم گفت هیچ کس به فکر ماهیم نبود که بهش بگه وقتی تنهاست میتونه دنیای اطرافش رو ببینه مرسی کیو ،موفق باشی.تو میتونی انجلمون رو پیدا کنی مرسی عزیزم
رو دلت مونده بووود نه اخه همه فکر میکردن دونگهه میترسه ، یادته سر هیچول چه بلایی اورد
اخی لیتوک جادوگر سفیده چه باحال. پس کیو دنبال یه راه نجاته . چه خوب میشه راهشو پیدا کنه. دونی از برداشتن چشم بندش خاطره بد داره یه بار این کارو کرد برادرش مرد. فکر نکنم راضی بشه دوباره این کارو کنه . مگر اینکه خیلی کنجکاو بشه و حرفای کیو هم روش اثر بذاره و دلش بخواد خودشو یا اطرافشو یا مثلا عکس هیوک و بقیه رو ببینه. ممنون عزیزم . عالیییی. دست سمیرا جونم درد نکنه کارتون حرف نداره.
انجل واقعی ...اره بچم کوتاه نمیاد
باید با خودش کنار بیاد فدااات
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
وایییی چه خوب میشه اگه پیداش کنه اگه بشه
خسته نباشی مرسییییی
سلام خوبی ...اه تا این چشم بندو برداره من میمیرم..اه دونگی چقد میترسی اخه ...طفلک حقم داره بترسه ... کیو چه مهربونه اینجا ... سمیرا جون دسسست درد نکنه ... ممنون خدافز
عاااااااااااااااالی بود ممنون..
من بودم در میاوردم...خیلی کنجکاوم...اخرش این بود که میمردم دیگه
فیشی رو نمیشناسی اخه
باید هیوکش پیشش باشه
هورااااااااا بارونی جونممممم مرسیییییی.. جییییییغغغغغغغغغغغغ لیتوکممم اخخ قوربونه قدو بالاش برممممممم
مای وایت انجل ایز د بست . فدای تووووو
کیو عشخههههه
کیو ایز مای لاو
مرسی باران..
نخسته..
عالی بود
فدای تووووووو
افرین کیو.......پسر باهوش زودتر برو دنبال لیتوک تا زودی از شر نفرینا خلاص بشید
ای جانم دونگهه چقدر ترسید که چشم بندشو باز کنه
مرسیییییییییییییییی
هعععی حالا در گیرن اما شجاعتشون تحسین برانگیزه
مرسی سمیرا...مرسی باران....
مرسی اجدهای منننننننن
اره منم افتخار مى کنم:| ولى مگه طلسم هائه قابل شکستن نبود؟:/ اونم به وسیله عشق واقعى ش؟ نویسنده خیلى خوب نوشته احساس هائه وقتى که مى ترسه چشم بندشو دربیاره حتى وقتى کسى نیست و کامل درک کردم! مرسى قشنگ بود
اره اما هاعه نمیدونه ...
پدرش هم به این موضوع اعتقاد نداشته
اره واقعن کارش عالیه
من اصلانم که دلم واست تنگ نشده اصلانم غصه دوریتو نمیخورم کهایول کیو تو میتونی
سووووگند من عاشفتم
دلم برات . شده
سلام وتشکر هم از شما هم از سمیرا جون ,دستتون درد نکنه ببخشید بابت دیرکامنت گذاشتن چون وقت نکرده بودم بخونم باالاخره امروز موفق شدم بخونمش مثل همیشه ترجمه روان و دلنشین سمیرا جون عالی بود ,ممنون ازشما
قربونت عزیزم
ممنون عزیزم عالی بود
فدا مداااا
کیو خیلی شجاعههههههههههه -________-
امیدوارم به نتیجه برسههههههههههه ...
گناه دارننننننننننننننننننننننننننننننننننن ...
خواهش میکنم باران جونم زحمت اصلی رو تو کشیدییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ^^
دوستت دارم یه عالمههههههههه ^_____^
فدددات ، نه بابا این چند قسمت واقعن دست سمیرا درد نکنه
akheeeeeyyyyshhhh belakhare raze kyu malom shod....asan maghzam hange razesh bod ke chie....
azizam jesaratesh alieeeee...
be donge ham yad mide man motmaenam in jesaratesho...
kash donge chesh bandesho darare donyasho bebine baba hadeaghal khodesho bebineee
mersiii koliii
خخخخخخ همه تو کف بودن
جسارتش حرف نداره ، پسر خودم
بزار یواش یواش
خدا کنه اتفاقی واسه کیو نیوفته...
من هنو به خاطر صورت مین که زده داغون کرده ناراحتم
مرسی عشقممم
اررره مین عشقم ، خیلی صبوره
باید منتظر موند و صبر کرد
سلامممم عزیزممم . مرسی.
آخی کیو چقددد مهربونه...
دونی.. حالا یه کوچولو نگاه کردن که ترس نداره ...
میترسه بمیره ، میترسه کسی بیاد توووو
خخخخ باید هیوک کنارش باشه
عزیزم کیو عشقه
مرسی عزیزم خیلی عالی بود
فدددای تووو
یااا من عاشق این جسارت کیو شدم.عجب باهوشیه ها
دونی طفلی خیلی میترسه همش هم به خاطر زندگی قبلی گنده شه.
راس میگه کیو چشبندو واکنه خودشو ببینه خیلی باحال میشه
راستی نمیتونه چشاشو وا کنه وقتی کسی نیست عکساشونو ببینه؟؟؟مثلا عکس هیوکو ببینه!!اینجوری که دیگه به کسی آسیب نمیرسونه مگه نه؟؟؟یا وقتی کسی نیست از خودش عکس بگیره بعد نشون بقیه بده نمیشه؟؟؟؟اینجور که دیگه تماس مستقیم نیست.فقط عکسه که اونم بی جونه.هاااا؟؟؟؟نمیشه؟؟؟؟!!!!!!
اررررره می تووووو
اره واقعن به همین دلیل
چرا میتونه
کیو بهش گفت بخودت اسیبی نمیزنه
بالاخره کیو حرف دل منو به ماهیم گفت
هیچ کس به فکر ماهیم نبود که بهش بگه وقتی تنهاست میتونه دنیای اطرافش رو ببینه
مرسی کیو ،موفق باشی.تو میتونی انجلمون رو پیدا کنی
مرسی عزیزم
رو دلت مونده بووود نه
اخه همه فکر میکردن دونگهه میترسه ، یادته سر هیچول چه بلایی اورد
بمیرم برای ماهیم. ایول کیو شجاع . .ممنون عزیزم خیلی قشنگ بود.
ماااهیبی ، روبااااه عاشف دوتاشونم
واوووووووووووووو دست سمیرا گلی و خودت درد نکنه
عجب پارت باحالییییییییییییی
ایول کیو
البته غیر از اینم ازش انتظار نمی رفت
هی فیشی مقاومتت بی فایده است
کیو دو روز خونه هیوک بمونه، با دونگهه میرن جهانگردی!!!
خیلییییییییییییی زیاااااااااااااااد تشکرررررررررر
قربونت عزیزم لطف داری
خخخخ ، حالا بببیییییین
خیلی دونگهه اینحا گناه داره!!
عاشق دونگهه این فیکم
سلام مممنونممممممم
مثه همیشه عالییییییی بود
خسته نباشی
قربونت عزیز دلم
میخوای بجای به فرزندگرفتن کیوبری خاستگاریش????بهتره هااااا
منم شجاعتشوتحسین میکنم افرین....
الهی دونی خیلی میترسه البته حق داره.....
من فدای لیتوک این بچه همیشه فرشته نجاته
مرسی ازسمیراوالبته خودت عزیزم
وااای چه فکر محشری ، متچکرم به فکر من بودی
عاشقتم..
اخی لیتوک جادوگر سفیده چه باحال.
پس کیو دنبال یه راه نجاته . چه خوب میشه راهشو پیدا کنه.
دونی از برداشتن چشم بندش خاطره بد داره یه بار این کارو کرد برادرش مرد. فکر نکنم راضی بشه دوباره این کارو کنه . مگر اینکه خیلی کنجکاو بشه و حرفای کیو هم روش اثر بذاره و دلش بخواد خودشو یا اطرافشو یا مثلا عکس هیوک و بقیه رو ببینه.
ممنون عزیزم . عالیییی. دست سمیرا جونم درد نکنه کارتون حرف نداره.
انجل واقعی ...اره بچم کوتاه نمیاد
باید با خودش کنار بیاد
فدااات