درووووووووووود بر همگی
وقتتون بخیر
طاهره جون .. در مورد درخواستت .. چشم از الی اجازه میگیرم ... همینکه اجازه بده برات میزارمش اینجا
درمورد درخواست قبلیت هم هنوز پیدا نکردم ... همینکه پیدا بشه حتما خبر میدم که چی شده
بدروووووووود
سلاااااام به چینگوهای خودم
به جاهای حساس این فیک و البته آخر این فصل نزدیک میشیم
چندتاییتون درباره فیک کنجکاوی میکنین و البته حدسیاتی میزنین که خیلی خیلی بهم انرژی میده و ازتون ممنونم.
از بقیه که نظر میذارن هم تشکر میکنم ولی خییییلییییی بیشتر ممنون میشم اگه عشق بیشتری به داستان نشون بدین و تفسیر یا نقدش کنین.
ایشالا تا آخر امروز کامنت هاتون رو جواب میدم.
بفرمایید بخوووونیدن بنمایید...
سلاااااااام به همه عزیزای دلم
همونطور که از اسم پست معلومه تولد داریم
تولد یه فرشته...
یه فرشته ی خییییلیییییی مهربون که حضور دوباره ما کنار هم به خاطر اونه...
کسی که هر لحظه تو غم و شادی کنارمون بوده...
هر لحظه با حس اینکه اون کنارمونه دلمون گرم شده ...
همیشه نگرانمون بوده...
فکرکنم همگی متوجه شده باشین تولد کیه!!!؟
هالمونی عزیزم ... تولدت مبارک!!!
ادامه مطلب ...
درووووووووووووود بر همگی
وقتتون بخیر
خب با اولین پارت این فیک اومدم ....
خب این فیک از الان رمزدار هس ... فعلا همین رمزش هس تا تعداد خواننده هاش مشخص بشه
بعد رمزش تغییر میکنه فقط به خواننده های ثابتش رمز میدم
درضمن به هیچ عنوان توی فیک نسبت به هیچکدوم از شخصیتها حرف بدی زده نشه اوکی؟
بزارید تا همه چی مشخص بشه .. اورین عزیزانم
خب رمز : lookatme
خیلی ممنون از همه بابت صبرو شکیبایتون و دعاهای خوبتون .
واقعا از مامان میترا و نیلوفری ممنونم که کنارم بودین تو این لحظات و بقیه که به دعاهای خوبشون به ما امید دادن.
ببخشید بابت تاخیر ...
بازم ممنونم و همتون رو میبوسم
سلااااااام گل های نینی
من برگشششششتم
خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟
بابت تأخیرهای پیش آمده چمممممل میانه
این پارت رو برای عذرخواهی طولانیتر گذاشتم
بابت جواب ندادن به کامنت ها هم معذرت میخوام
جون نینی اصلا فرصت نکردم بخونمشون
ولی شما لطفا عشقتون رو همچنان بهم نشون بدین و نظر بذارین
در اولین فرصت همه ی نظراتتون رو جواب میدم
محصلین عزیز ....دوست نداشتم بگما ولی ...
اول مهر از آنچه در تقویم میبینید به شما نزدیکتر است ... هاهاهاهاهاها
خیلی حرف نزنم بروید این پارت را بخوانیدن کنید
هلوووووووووو مای فرندددددددد
داریم به اصل ماجرا نزدیک میشیم
یوهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها
راستی کم هم نیستا 4 صفحه ورده ولی باز بیشتر مینویسم
سلااااااااااااام
خب من اومدم با قسمت جدید !!!!!!
از این قسمت درباره هیوکجه س تا وقتی که من بگم
کلی بهم انرژی بدین که قسمته بعدو زود بذارم
دروووود بر همگی
وقتتون بخیر
خب واقعا درک کردن چولا سخته اینجا ( توی فیک منظورمه) ..
از پشتکار شیوون خوشم میاد ...
میدونم کم هس ... ولی نویسنده هر پارت همینقده نوشته .. هروقت بتونم دو پارت میزارم
اما گاهی واقعا نمیشه ...
درووووود بر همگی
وقتتون بخیر
خب وقتی اینو میخونید من نیستم .. چند روزی نیستم
و اینکه براتون یه خبر عالی دارم ... وقتی برگشتم بهتون میگم
خب .. همین ... هرچند میدونم هیییییییییییشکی نمیخونه حرفامو .. بیخی