EunHae is real

ما رو که میشناسین ولی برایه کسانی که ما رو نمیشناسن ! سوجوووو عشق است تمام .

EunHae is real

ما رو که میشناسین ولی برایه کسانی که ما رو نمیشناسن ! سوجوووو عشق است تمام .

مرا ببین پارت 7



درووووووووووود بر همگی

وقتتون بخیر


پارت 7



بدروووووووووووووووووووووووووووود


نظرات 23 + ارسال نظر
sss501 یکشنبه 22 شهریور 1394 ساعت 21:24 http://8pic.ir/images/utew765etm00rr30jhia.gif

donghae ;dadash chi bege aji behet k khodaaye hyuko khosh biyad?!!
elaaahi khosham miyad hyuk hame jure o dar hame haaaal tarafe dadashame o azash narahat nemishe..hyukam gole
eyne dadasham

basiiiii meer30

طاهره پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 00:40

واوووو دونگهه چقد رو داره. ولی خوشم اومد که اینقدر صریح حرف دلشون رو بیان کردن مرررسی عزیزدلم

jwl چهارشنبه 11 شهریور 1394 ساعت 11:39

kheili like dare in fic
mamnun

hasti چهارشنبه 11 شهریور 1394 ساعت 01:52

سلااااااااااااااام
خیلـــــــــــی خوووووب بووود
هعی ام دااااره بهتر میشه البته زجر کشیدنمونم جای خودش
بابا فک کردم هیوک یه کاااری چیزی می کنه ولی... بجایه اینکه حواسش به خودش باشه حواسش به دونگهه اس...
تنها کاری که می تونم بکنم اینه که دعا کنم دونگهه همه ی اینکاراش نقشه و دقل و ازین جور چیزا نباشه
مدیـــــــــــــــــــر بکش بیرون
ازین ماجرا
همین دیگه کلی دستت درد نکنه

حنا سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 20:35

این سه. روز هیوکی کجا بوده؟?؟؟؟؟
چراکتک خرده بود؟؟؟؟
یه چیزی مشکوکه چرا دونگهه اتفاقی که تو دفترش افتادو و هیوکی دیدتشو یادش نمیاد؟؟؟؟
احتمالش هست مینی یه کاری باهاش کرده باشه که اینطوری شده؟؟؟؟
قسمته پیش گفتم هیوک نباید دونگهه رو ببخشه ولی الان میگم اشتباه کردم
دونگهه هم گناه داره
البته هیوک اونقد عاشق هست که فک کنم به راحتی ببخشه دونگهه رو
مرسی عزیزم

eli سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 19:32

به نظر من نباید ببخشتش
این همه مدت بهش خیانت میکرد اونوقت فقط با یه خونه نبودن هیوک عقلش اومد سرجاش؟؟؟عجیب نیس؟؟فکر کنم دونگهه دو شخصیتی شده و مریضه!!!!
چه پرتوقع هم هس میگی نمیبینی من ناراحت بودم؟؟؟!!! بچه پررووووو
هیوک تو هم برو عمل کن خوب شی بعد حسابی هائه رو تنبیه کن.از اون تنبیه هاااااااااااااا
خخخخخخخخخخخ
مرسیییییییییی

linda سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 18:49 http://2haddict.vcp.ir/

دونگهه پیش خودش چی فکر کرده؟
که با یه احمق طرفه که متوجه هیچ کدوم از خیانت هاش نمیشه؟
واقعا که......اگه هیوک بخواد به همین راحتی ببخشدش من میدونم و اون
مرسییییییییییییی

aramis سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 17:39 http://shineeangels.mihanblog.com

هیوککککککی
یکی بزنه این دونگهه رو شتکش کنه یکم دلمون خنک شه خو.... نامرد... خو وقتی جفتتون عاشقین چطور تونستی خیانت کنی
ممنونم میترا گلی

sara83 سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 17:31

عالی بود مرسی

Estel سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 13:32

هیوک عزیز دونگهه رو نبخش
البته اگه بخشیدیش اشکال نداره میپذرم کارتو
خب امیدوارم خوب بشن باهم
ولی اگه هم نشدن اشکال نداره اونم میپذیریم
دونگهه یعنی ممکنه دوباره خیانت کنه؟؟؟؟
ولی حس میکنم هیوک میبخششو و دونگهه دوباره خیانت میکنه نمیدونم چرا این حس بد رو دارم
ولی حسه دیگه اتفاق میافته
مرسیییییی بابت فیک

باران دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 23:43

سلاممم عزیزمممم.مرسی.
طفلی هیوکککک...
حیف این هیوک .. به نظر من حالا حالاها نباید دونگهه رو ببخشه..بذار یه کم ادب شه ..

مرا ببین دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 23:28

زهرا س

زهرا س دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 22:55

من که فکر میکنم مدیر لی هیوکو گرفته بوده تا به هائه نزدیک نشه! هائه هم نمیدونه بین این دوتا کدومو انتخاب کنه یه سمت دلشه یه سمت ثروت و مقام
البته این نظر من بود

hana دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 22:26

Vayyyyy...man asan hang kardam...asan nemidonam ..chi begam...... Donge khianat kard, dorost..vali man jedan delam mikhad ina bargardan pishe ham...mishe yani hyuk bebakhshatesh....
Mersi koli....

sheyda دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 22:24

درد و عذاب بسشونه
کی این همه بلا سر هیوکی آوردچرا زدنش
مرسی عزیزم

*marziyeh* دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 22:03

سلااااااااااااام.

خب همه چیز به نظرم برمیگرده به حالت اولش ولی نه به این زودی.
چقدر خوشحالم که هیوک بالاخره زبون باز کرد به دونگهه گفت.

نمیدونم این سه روز چی شده ولی میدونم هیوک نتونسته که بیاد انگار یه جایی دیگه با زور مونده بوده.
فکرکنم اگه میتونست زودتر میومد.

خیلییییییی ممنون

asi دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 21:43

عالی بود...

زهرا دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 21:39

سلام عالی بود مرسی الاهی بمیرم واسه هیوک ودونگهه آخ سونگ مین ازدست تو

Hadis دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 21:07

مرسی خسته نباشی

fatemechoi دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 20:05

سلام عزیزم
اول از همه بابت رمز اسطوره ر/ق/ص یه دنیا ممنون چون هنوز نخوندمش کامنت نذاشتم به محض اینکه بخونمش نظرمو میگم بازم میترای عزیزم یه دنیا ممنون
بابت این فیک واین پارت نمیدونم چی بگم خیلی درد داشت همیشه میگن عشق درد داره هیوک حق داره اگر هم بخواد دوباره با دونگهه باشه مدام اون صحنه ی دفتر میاد جلوی چشماش وداغون میشه ودیگه به دونگهه اعتماد نمیکنه
دونگهه شش ماه خیانت کرده توقع نباید داشت همه چی به سرعت درست بشه اگه درست بشه
هیوک چرا اینجوری شده بود چه بلایی سرش اومده؟هیچ نظری در این مورد ندارم
ممنون عسل بانو
ممنون میترای گلم

m&e&d دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 19:43 http://http:

سلام و ممنون عزیز که زیاد در انتطارمون نمیذاری
یعنی اگه دونگهه انتظاری از هیوک داشته باشه کمال خود خواهیه,حق هیچ سوال و جوابی رو نداره حتی حق هیچ مالکیتی رو دیگه نداره ,بهتره به همون زندگی فجیعش برگرده وهیوک رو به حال خودش بذاره.
هرچند هیوک فوق العاده عاشق و دیوانه و دلشکسته ومجنونه.
جواب سوالات هم عمم اگه زنده بود حتما میداد

tarane دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 18:43

بیچاره هیوکی. چه بلایی سرش اوردن. یعنی کسی زدتش ؟ چرا این همه باید بدبختی بکشه .
دونگهه خیلی دیر فهمید اون چیزی که بهش نیاز داره هیوکه نه کس دیگه ای نه پول. واقعا کار احمقانه ای کرد . یعنی فکر می کرد هیوک نمی فهمه اون با مدیر لیه؟
دل هیوک بدجور شکسته . ولی بازم دلش برای دونگهه تنگ شده . نمی دونم شاید اگه دونگهه از ته قلبش طلب بخشش کنه ازش، اونو ببخشه . ولی بخشیدن این خیا/نت خیلی سخته و یه قلب بزرگ میخواد که مطمئنا هیوک یه قلب بزرگ و مهربون داره.
باید دید چی پیش میاد .
ممنون گلم . خیلی قشنگ بود.

yasaman دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 18:36

عشق یعنی در خود شکستن. با خویشتن نشستن عشق یعنی درد دلها خودن. عشق یعنی خون دلها کشیدن و در اخر یعنی میدونی که مال تو نیست ولی دستتو دراز میکنی که بگیرش ممنون گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد