سلام رفیق من تازه شروع کردم به خوندن فیک های اینجا می خواستم تا جایی که آپ شده بخونم بعد نظر بدم ولی نشد این قسمت با قسمت قبلی جور نیست از قسمت یازده پرده شده هفده بعد بیست و یک و.... نمیدونم قضیه چیه. من واقعا مشتاقم بخونمش ولی نمیشع میشه یکم برای خوندنش راهنمایی کنی منتظر جوابت هستم
چرا من اول فک کردم هائه حاملس؟!! هم حالت تهوع داشت...هم هوس کرده بود...زمینم ک خورد خونریزی کرد نهههههه...اومدن بیمارستانننننن...اگه پیداش کننننن نه تورو خدااااااا...بلایی سرش نیاددددد مرسی اجی
اوخی..نازی..دلم کباب شد ادن رو اینجور مظلوم دیدم... اوه..مغز منحرف من.. گفتم الان میگه ادن نی نی دار شدهنشد که نچ..نچ..ماری گیج..نمیدونی دنبال ادنن!!!اتفاقی بیوفته هیوک پوست از سرت کنده...حالا هیوک کجا بود الان که لازمش دارن..دهه مرســــــــــــــی
سلام گلم وای دونی رو برن همون بیمارستان گیون سوک?اوضاع خرااااب میشه اگه بشناسنش البته اگه تاالان نشناخته باشن اینکه داشتن همراه های دونی رو از سر باز میکردن مشکوکه انگار لو رفتن خدا به خیر کنه همه گی پیچیده شد ماری که میدونست باید اول به بقیه خبر میداد ولی هول شده بود مررررسی عزیزم عالی بود
تشکر یه لحظه اومدم سربزنم دیدم قسمت جدید گذاشتین,خوشحال شدم. وای چه بلایی داره سر دونگهه میاد؟ بودن تو بیمارستان براس خطرناک نباشه و درد سر درست نکنه,وای چه بد جایی تموم شد
سلام رفیق
من تازه شروع کردم به خوندن فیک های اینجا
می خواستم تا جایی که آپ شده بخونم بعد نظر بدم
ولی نشد
این قسمت با قسمت قبلی جور نیست
از قسمت یازده پرده شده هفده بعد بیست و یک و.... نمیدونم قضیه چیه. من واقعا مشتاقم بخونمش ولی نمیشع
میشه یکم برای خوندنش راهنمایی کنی
منتظر جوابت هستم
واوووو ماهی حامله ست
اخی دونگهه چش شد بمیرم براش .
چقدر دونگهه گوگولی منم میخواااام .
ممنون عزیزم
همچنان هنو نخوندمش ولی چشم بسته میگم توووپه ممنانت
چرا من اول فک کردم هائه حاملس؟!!
هم حالت تهوع داشت...هم هوس کرده بود...زمینم ک خورد خونریزی کرد
نهههههه...اومدن بیمارستانننننن...اگه پیداش کننننن
نه تورو خدااااااا...بلایی سرش نیاددددد
مرسی اجی
حالا بیا و درستش کن با پای خودشون رفتن لونه شیر .........
آخه آدم عاقل بچه رو تو خونه تنها میزاره ...اصلا شین دونگ کجاست مگه قرار نبود مراقب ادن باشه.....
مرسی...خسته نباشی....بوس بوس
خیلی جالب بود مرسی عریزم خسته نباشی
ای وای نزدیک بود بچه از دست بره
یعنی قسمت بعد هیوک متوجه میشه که داره بابا میشه
مرسی عزیزم
سلام سلام. خوبی؟؟؟ خسته نباشی. امیدوارم امتحانا رو با موفقیت بپوکونی.
نگووووووووووو که دونگهه باردار بوده و این چیزا؟!!!!
چشم هیوک روشننننن.
اقا خیلی باحال خدمتکارشون علیه این مینهو بدبخت جبهه میگیره. کلی خنده داره. مینهو هم گیج و از همه جا بی خبر.
منتظرم ببینم بعدش چی میشه. خیلی ممنون.
سلامممم عزیزممم . مرسی.:
چرا مینهو گفت ادن کسی رو نداره... پس هیوکی چیکاره است...
الان سونگمین کجاست؟؟یهویی همه کجا گذاشتن رفتن...
الان ادن حامله است عایا؟؟فکر کن..
اوخی..نازی..دلم کباب شد ادن رو اینجور مظلوم دیدم...
اوه..مغز منحرف من..
گفتم الان میگه ادن نی نی دار شدهنشد که
نچ..نچ..ماری گیج..نمیدونی دنبال ادنن!!!اتفاقی بیوفته هیوک پوست از سرت کنده...حالا هیوک کجا بود الان که لازمش دارن..دهه
مرســــــــــــــی
وای نه اصن نمی خواستم اینجوری شه
ادن و هیوک بدبخت شدن
خاک تو سر ماری و مینهو که مراقبش نبودن و اوردنش بیمارستان
خیییلی دوستتت دارم که زود گذاشتیییی
سلام....مرسی که این قسمتو زود اپ کردی خیلی خوشحال شدم
وااای دونی داره نینی دار میشه ......اگه هیوک بفهمه ذوق مرگ میشه.......هیوکمون داره بابا میشه...
خسته نباشیخیلی خوب بود
وای خدا نینی ایونهه چش شد O~O هیوک و کیوهیون چیشدن ...سونگمین چرا اینطوری کرد ...ی حسی بهم میگ همه چی مربوط ب هیچول و خونوادشه ..خودمم نمیدونم چرا
الهی ادن چقد درد کشید ..مینهو حالیش نبود .
هی روزگار ...سرعت آپت خوب شده هاااا ...همینجوری ادامه بده چینگووووو ...نخسته ؛)
سلام گلم
وای دونی رو برن همون بیمارستان گیون سوک?اوضاع خرااااب میشه اگه بشناسنش البته اگه تاالان نشناخته باشن اینکه داشتن همراه های دونی رو از سر باز میکردن مشکوکه انگار لو رفتن
خدا به خیر کنه همه گی پیچیده شد ماری که میدونست باید اول به بقیه خبر میداد ولی هول شده بود
مررررسی عزیزم عالی بود
تشکر
یه لحظه اومدم سربزنم دیدم قسمت جدید گذاشتین,خوشحال شدم.
وای چه بلایی داره سر دونگهه میاد؟ بودن تو بیمارستان براس خطرناک نباشه و درد سر درست نکنه,وای چه بد جایی تموم شد
واهاااااااایییی خوووووخعلیییی سورپرایز شدممم منتظر مینهو با چهره ی دیگری بودم
خو اخییییی نینی وارد میشود
مرسیییییی یه عالمه خسته نباشی نماز روزه هاتم قبول باشه